در سال تحصیلی 1399-1400 دبستان نهال اندیشه در سه نوبت از آقای مهندس عباس طاهونه ای  جهت سخنرانی در جلسه اولیا  در پایه های مختلف دعوت به عمل آورد  تا در مورد انواع هوش ، هوش سنجی و استعداد یابی صحبت کرده و اطلاعات لازم را در اختیار اولیا قرار دهد. ایشان مطالب بسیار مفیدی را در صحبت های خود مطرح نمودند که مورد استقبال اولیا قرار گرفت. چکیده ای از فرمایشات ایشان به شرح زیر می باشد: 

 

یکی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام گاردنر به مخالفت با  نظریه سنجش هوش  پرداخت. به نظر وی هوش در فرهنگ ما، به درستی تعریف نشده است وی به وجود حداقل هفت هوش اصلی شاره می کند که به تازگی نیز مورد دیگری را به این مجموعه اضافه کرده است (گاردنر ۱۹۹۹)، به نظر وی هوش، با توانایی تحلیل مسائل و نیز برخورداری از کارآیی در محیطی طبیعی و واقعی، ارتباط زیادی دارد. گاردنر در کتاب چارچوبهای ذهن ۷ نوع هوش را با عناوین زیر مطرح کرد:

 

هوش زبانی/ کلامی

هوش موسیقیایی/ موزون

هوش منطقی/ ریاضی

هوش بصری/ فضایی

هوش بدنی/ جنبشی

هوش درون فردی

هوش میان فردی

که اخیراً نیز مورد ۸ با عنوان هوش طبیعت گرا بدان اضافه شده است. حال به توصیف تک تک این هوشها می پردازیم.

 هوش زبانی/ کلامی: این هوش با کاربرد زبان در ارتباط است. شعرا نسبت به معانی لغات حساس اند و تفاوت های ظریف بین لغات را درک می کنند. نسبت به صدا، ریتم ها، آهنگ صدا ووزن لغات نیز حساس هستند پس یک شاعر می تواند به عنوان فردی مستعد در حوزه هوش زمانی قلمداد شود.

 

گاردنر بر چهار جنبه از دانش زمانی که اهمیت آنها به طور چشمگیری در جامعه انسانی ثابت شده است، تاکید می کند این چهار جنبه عبارتند از: 1- فن سخنوری 2- توانش حافظه کلاسی که به فرد برای به خاطر آوردن اطلاعات کمک می کند، متون کتاب هاست 4- توانش برای شرح فعالیتها(توانایی استفاده از زبان برای به کارگیری تحلیل های فرازبانی.

هوش موسیقیایی/ موزون: این هوش بسیار سریعتر از سایر هوشها ظهور می کند. در دوران نوزادی طبیعی همانطور که تان وتون می کنند، آواز می خوانند، می توانند اصوات دیگران را تقلید کنند و الگوهایی را تولید کنند.

 

نوزاد در دو ماهگی می تواند زیروبم صدا و آواز ما را درک کند و در 4 ماهگی ساختار ریتمیک را درک کند و در اواسط دو سالگی قادر به تقلید مجموعه ای از نت ها است. بر خلاف زبان، تفاوتهای چشمگیری در یادگیری آواز میان کودکان وجود دارد. معمولاً به غیر از کودکانی که استعدادهای استثنایی در موسیقی دارند بعد از سالهای مدرسه هوش موسیقیایی معمولاً رشد کمی می کند. در افرادی که هوش موسیقیایی استثنایی دارند سنین 14 تا 18 سالگی بسیار مهم است. اگر در این زمینه رشد برای آنها فراهم نشود معمولاً رشد هوش موسیقیایی آنها متوقف خواهد شد.

 

هوش منطقی/ ریاضی: توانایی استفاده درست از اعداد و ارقام و بیان استدلالات منطقی و درست است. این هوش مستلزم شناسایی الگوها و روابط منطقی، گزاره ها و قضایا و سایر امور انتزاعی مربوط است. روش های مختلفی که در این مقوله هوشی کاربرد دارند، عبارت اند از: طبقه بندی، رده بندی، استنباط، تصمیم، محاسبه، آزمون و فرضیه. بهترین فرصت پیشرفت و تولید در ریاضیات قبل از چهل سالگی یا حتی زودتر حدود 30 سالگی است. ریاضیدانان مانند شناگران و دوندگان در جوانی بازنشسته می شوند در صورتیکه در سایر حوزه های علمی چنین نیست بطوریکه بسیاری از کارهای برجسته در حوزه های علوم انسانی در دهه پنجم ?ششم یا هفتم زندگی افراد ظهور می کند.

 هوش فضایی/ بصری: یعنی توانایی درک یک شکل یا شیء با بکارگیری این هوش فرد می تواند اشکال را در ذهن حرکت و یا دوران دهد. آنچه مهم است این است که درک بصری با فضایی رابطه ای تنگاتنگی دارد. اما با این حال از یکدیگر مجزا هستند. ملوانان و خلبانان، مجسمه سازان، جراحان، شطرنجبازان، معماران از این هوش بهره برداری می کنند.

هوش حرکتی/ جسمانی: یعنی مهارت در بکارگیری بدن برای بیان افکار و احساسات (برای مثال از سوی هنرپیشه پانتومیم، ورزشکار) این هوش مهارتهای فیزیکی از قبیل تعادل، هماهنگی، چابکی، قدرت، سرعت، انعطاف پذیری را شامل می شود. این هوش شامل استعداد کار با اشیاء و به کارگیری حرکات ظریف انگشتان دستها و همچنین استفاده از کل بدن است. برخی از افراد این دو دسته استعداد یعنی کنترل حرکات بدنی و کنترل ماهرانه اشیاء را با هم دارند، از جمله مهارتهایی که در آنها فرد باید بر کل بدن تسلط داشته باشد دویدن، شنا و حرکات موزون است. نوازندگان، تایپیست ها نیز باید بتوانند اشیاءرا با مهارت کنترل کنند. باید در نظر داشت که در عمل گرفتن دقیق و ظریف اشیاء کوچک با انگشتان هیچگاه نمی توانند در سایر حیوانات (حتی با هوش ترین آنها) با این کیفیت انجام گیرد و این توانایی مختص نوع انسان می باشد.

 هوش حرکتی/ جسمانی و آموزش: کودکانی که از هوش حرکتی/ جسمانی بالایی برخوردارند علاقه دارند قطعات یکسانی را از یکدیگر جدا کرده و دوباره آنها را در سرجای خود قرار دهند. ارائه چنین فرصتهایی به این قبیل کودکان تاثیر بسزایی در رشد استعدادهای آنها دارد. این کودکان قابلیت آن را دارند که در آینده مخترع شوند و در مشاغل مهندسی غالباً موفق خواهند بود.

 

همانطور که در قسمتهای قبل شرح داده شد، تقلید از اجزای اصلی تفکر جنبشی است در این صورت روش یاددهی- یادگیری به شیوه تقلیدی ممکن است مناسب ترین شیوه در این حوزه باشد. این روشها گاهی به طور مستقیم به کار گرفته می شود و بطوریکه بندیکت انسان شناس فرهنگی عنوان می کند که در ژاپن برای آموزش نوشتن به طریق سنتی معلم دست کودک را می گیرد و علائم را با حرکات دست درست می کندو سعی می کند کودک حرکات دست را احساس کند. کودک به این روش یاد می گیرد که چگونه قبل از آنکه حروف را بشناسد حرکات ریتمیک را تجربه و احساس کند. در حقیقت برخی از کودکان از طریق حرکات و مهارتهای بدنی می توانند بهتر بیاموزند.

 کاربرد هوش های چندگانه در آموزش:

 

از هوش های چندگانه به مثابه روشهای یاددهی و یادگیری در محیط های آموزشی می توان بهره گیری کرد. این روشها به دانش آموزان کمک می کنند بر مبنای روش های یادگیری شان که همانا از انواع مختلف هوشها هستند بیاموزند و به معلمان کمک می کند.